زنگ تفریح(حکایت دو دوست)
نوشته شده توسط : دانش آموزان دبيرستان دوره اول شاهد شهيد مطهري خرمدره

شخصی در راه با دوست خود مشاجره کرد و از او سیلی خورد.

چیزی نگفت و روی شن نوشت :دوستم به من سیلی زد.

در ادامه ی راه از کنار دره ای  گذشتند. شخص پایش لغزید اما دوستش

او را نجات داد.

شخص بر سنگی نوشت: دوستم، جان مرا نجات داد.

دوست از او پرسید :چرا بار اول مطلب خود را روی شن نوشتی ،

اما این بار روی سنگ حک کردی؟

آن شخص گفت: بدی های دوست را باید روی شن نوشت تا پاک شود

و خوبی هایش را باید روی سنگ حک کرد تا در یادها بماند.






:: بازدید از این مطلب : 22
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 1 آبان 1394 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: